بدون شرح9
جانم فلج می شود.....وقتی تورا صدا میزنم و نیستی بگویی: جانم!!
راستش را بخواهی از وقتی که رفتی هیچ چیز تغییر نکرده است!
من هنوز قهوه می خورم سیگار می کشم...پیاده روی می روم..هستم اما...
تلخ تر و ازهمیشه تنها تر!!
خدایا شنیده بودم...محبتت بی پایان است ولی گمان نمی کردم شبیهه معجزه باشد!!
اینبار او برگشت.....ولی من نخواستم!!
با من بمان....آنان که رفتنشان را تحمل کردم برایم "تو " نبودند!!
یه وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه...جریان زندگیتو فقط مرور کنی....
بعدم بگی به افتخار خودم که این همه تحمل داشتم!!
آدم ها مترسک نیستند که وقتی برای کلاغای زندگیت تکراری شدن اونارو
با یکی دیگه عوض کنی....خودت باش ...قبل از اینکه مترسک دیگران بشی!!
از عشق های امروزی داستانی به بلندی شنگول و منگول هم نمیتوان نوشت!
چه برسد به شیرین و فرهاد!!!!!
هرجامیبینم نوشته است :خواستن توانستن است!آتش می گیرم!
یعنی او نخواست که نشد!!
خدای جای سوره ای به نام عشق در قرانت خالیست که اینگونه آغاز گردد:
و قسم به روزی که قلبت را می شکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت!!
چه فرقی می کند وسوسه سیب یا حوا؟
برای کسی که آدم نیست؟!!!
هیچ میدانی جای " عزیزم غصه نخور" های تورا
دیازپام گرفته است؟
آنقدر نفس می کشم تا تمام شود....همه ی آن هوایی که سراغ تورا می گیرد!!
مشکل از تو نبود....از من بود!! با کسی حرف میزدم که سمعک هاشو
پیش کس دیگری جا گذاشته بود....!!
مترسک را دار زدند به جرمه دوستی با پرنده!که مبادا تاراج مزرعه را
به بوسه ای فروخته باشد!راست می گفتی که اینجا " قحطی عاطفه هاست "
شاید سالها بعد در گذر از جاده هابی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم:
آن غریبه چقدر شبیهه خاطراتم بود!!
سعی کن هیچ وقت اشک کسی رو در نیاری ...چون امکان داره همراهه اشکاش
یه روز از چشماش بیفتی!!
تاب بازی بهانه ی خنده های بلندم بود...حالا که بزرگ شده ام
چه بی تاب شده ام!
گاهی برای دلم پدر می شوم!!سرش داد می زنم و می گویم:
بسه دیگه بزرگ شدی!!
دل شکسته ام....مانند مادر پیری که لباس های ورزشی پسر
بوی سیگار می دهد!!
این روزها دل هایی باید عاشق شوند...که تحمل خیانت دیدن را داشته باشند!
عاشق که می شوی همه چیز بی علت می شود!!وتمام دنیا
علت....تاعشق را ازتو بگیرد!!
عشق اون آدمسه نیست که بوی دهنتو عوض کنه!!!
عشق همون پیازیه که موقع خوردنش میگی : گوربابای بقیه!!
دلم دیگر به زندگی گرم نیست.....!!مادر می گوید باید به خودت برسی اما..
چگونه؟...وقتی از هر طرف می روم به تو میرسم!!
یه زدو خورد ساده بود....تو جازدی و من جا خوردم!!
قانون عشق تو عین صندلی بازی می مونه!!تا بلند شدم...
یکی جامو گرفت!!
اگر سکوت کردم به روی زندگی به پای خوب بودنم نگذار!!
زندگی باضربه هایش مرا لال کرده..فقط گهگداری لبخند میزنم
که بداندهنوز هم مقاومم برای ضربه هایش!!
انگار واقعا تو این روزا تو زندگی همه یکی هست....که نیست!!
به تو که فکر می کنم بی اختیار به حماقت خودم لبخند میزنم...
سیاهی لشکری بودم در عشق تو و فکر میکردم...نقش اولم!!
به یه سری از آدما باید گفت: نه عزیزم اینجا نه...اینجا زندگی منه
توالت اونطرفه!!
آدم ها لالت می کنند بعد هی می پرسند...چرا حرف نمی زنی؟؟
